چکیده پایان نامۀ خانم حکیمه سلامی با عنوان: اهداء جنین از دیدگاه فقه وحقوق
چکیده
در دهه¬های اخیر، روش «اهدای جنین» جهت درمان ناباروری، دریچه¬ی جدیدی را به روی زوج¬های ناباروری گشوده، که درمان¬های دارویی و یا اعمال جراحی جوابگوی نیاز ناباروری آنان نبوده است. از آنجا که استفاده از یافته¬های علمی جدید برای حل مشکلات، مستلزم سازگاری آنها با فطرت انسان و ارزش¬های مقبول جامعه است پیشرفت¬های ژنتیکی و تأثیر آن بر زندگی بشر، فقها و حقوق¬دانان را بر آن داشت تا به برررسی احکام و آثار پیشرفت¬های یاد شده بپردازند. به لحاظ فقهی و با قطع نظر از عناوین ثانوی «اهدای جنین» به طور مطلق جایز است؛ به دلیل اینکه مقتضای اصل عملی در شبهات تحریمیه برائت است. بنابراین در صورت شک در حلیّت و حرمت استفاده از روش درمانی «اهدای جنین»، اصل حلیّت جاری می¬شود. به علاوه برتری «اهدای جنین» بر «اهدای اسپرم» و همچنین ضرورت های فردی و اجتماعی، اقتضای جواز مطلق «اهدای جنین» را دارد؛ به همین خاطر قانون گذار ایران برای حل مشکلات کسانی که توان باروری طبیعی را نداشته و راه حل فرزند دار شدن را پرورش جنین حاصل از تلقیح خارج از رحم زوج¬های قانونی و شرعی در رحم خود می¬دانند، پس از بررسی¬های لازم قانون «نحوه¬ی اهدای جنین به زوج های نابارور» را در سال 1382 تصویب نمود. اما در ماده 3 قانون مذکور در مورد مسأله نسب و مسائل مهمی چون وراثت، محرمیت و ولایت که فرع بر آن است سکوت اختیار کرد. در پژوهش حاضر با بررسی منابع فقهی و حقوقی و استناد به آیات و روایات این نتیجه بدست آمد که نسب طفل حاصل به لحاظ پدری به صاحب اسپرم و به لحاظ مادری به صاحب تخمک بر می¬گردد و زن صاحب رحم مادر رضاعی او محسوب می¬شود اگر چه برخی از شروط رضاع را ندارد. بنابر این کودک متولد شده از طریق «اهدای جنین» دارای نسب خواهد بود و حقوق و تکالیف او مانند حقوق و تکالیف کودکان تولد یافته از طریق طبیعی می¬باشد. قابل ذکر است که روش جمع¬آوری اطلاعات در پژوهش حاضر کتابخانه¬ای و روش پردازش اطلاعات بصورت تحلیلی و توصیفی بوده است.
واژگان کلیدی: فقه، حقوق، اهداء، اسپرم، تخمک، جنین، نازایی، رویان، نسب.